نوژای 23ماهه ی من
اینروزا کلی با نوژا مشغول وسر گرم هستم .شیطون بلایی شده که نگو .با حرفاش بهم شوک وارد میکنه .خداروشکر که عسل خانم من حرف زدنش دیگه کامل شده.جنب وجوش و شیطونیش در حد اعلا هست .کلی خستگی ناپذیره دخترم. شبها دیر میخوابه و روزا اصلا نمیخوابه.من موندم این همه انرژی رو از کجا میاره که تمومی هم نداره.عاشق حرف زدناشم.تازگیها یاد گرفته میگه: نوژاعشق مامانه نوژا عمر مامانه . واسه خودش زمزمه میکنه.خونه ی مامان فاطمه که بود به مامان گفته بود : به حسنیه زنگ بزن .دلش برام تنگ میشه.البته بگم 2 روزی بود که مریض بودم و پیشش بودم عادت کرده بود بهم .خدا رو شکر تو این 2 روز دختر خوبی بود ومنم استراحت کردم. این روزا دخت...
نویسنده :
مامان حسنیه
11:26